دگرگونی منطقهای شرق آسیا چگونه روی داد؟
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۸۶۶۳۹
چگونه میتوان ماهیت این دگردیسی منطقهای را فهمید؟ در پاسخ باید گفت عوامل و متغیرهای گوناگونی در برپایی این شرایط قابل شناسایی هستند که ماهیتهای متفاوت جهانی، منطقهای و ملی در کشورهای این حوزه دارند.
به گزارش قدس آنلاین، دیپلماسی ایرانی نوشت: یکی از پرماجراترین و در عین حال آموزهترین مناطق دنیا، شرق آسیاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما پنج دهه است این منطقه از آرامش و رشد اقتصادی قابل توجهی برخوردار است. آخرین تنش خونین این منطقه تنش ویتنام و چین در ۱۹۷۹ بود و از بعد از آن علیرغم افزایش توجه جهانی مخصوصاً بروز رقابت استراتژیک بین چین و آمریکا، شرق آسیا همچنان از آرامش و رشد برخوردار است. چگونه میتوان ماهیت این دگردیسی منطقهای را فهمید؟ در پاسخ باید گفت عوامل و متغیرهای گوناگونی در برپائی این شرایط قابل شناسائی هستند که ماهیتهای متفاوت جهانی، منطقهای و ملی در کشورهای این حوزه دارند. اما از بین آنها سه پدیده که در درون خود بسیاری از این متغیرها و عوامل را جای میدهند جلب توجه میکنند: «نهادسازی منطقهای»، «فرهنگ منطقهای» و «نظریهپردازی منطقهای».
شرق آسیا توانسته، نهاد منطقهای مؤثر، پایدار و البته کم سروصدایی نسبت به سایر گردهماییهای منطقهای را بسازد و این نهاد، در بههم پیوستگی، کنترل مناقشات و ایجاد توازن منطقهای نقش بسزایی داشته است: این نهاد، آسهآن یا اتحادیه کشورهای شرق آسیاست. آسهآن، متشکل از ۱۰ کشور جنوب شرقی آسیاست که در ۱۹۶۷ (۱۳۴۶)، در اوج جنگ سرد با دیده کاهش تنش و برقراری ثبات منطقهای راهاندازی شد. برای تشکیل آن، ابتدا در قالب غیررسمی بین نخبگان منطقهای که در آتش میسوخت، گفتگو صورت پذیرفت.
این روند که از آن بهعنوان دیپلماسی کانال دوم یاد میشود، نهایتاً به تشکیل سازمان منطقهای انجامید که در ابتدا محور حمله چین و شوروی قرار گرفت ولی تصمیم این کشورها، به کنشگری و انتخاب همکاری بجای منازعه، به مرور سازمانی که ابتدا، با پنج عضو راه افتاده بود را به مسیر تعامل منطقهای بیشتر به پیش برد و تعداد اعضاء دو برابر شد زمانی اهمیت این کنشگری بیشتر میشود که در نظر بگیریم، از شرق آسیا بهعنوان بالکان غیرغربی یاد میشود. اشاره به اینکه بالکان، پیوسته در قاره اروپا، کانون تنش و درگیری بوده است. جنگ جهانی اول در آنجا آغاز شد و در دهههای بعد این تنش آفرینی ادامه یافت و بعد از پایان جنگ سرد به بالکان دوباره انفجاری شد و دهه خونینی را پشتسر گذاشت.
اما شرق آسیا، بهخاطر نهادسازی منطقهای که با درایت و حوصله و بر این باور شکل گرفته بود که حتی در سختترین شرایط تنش آفرین میتوان تنشزدایی کرد و سامانه نوینی را راهاندازی کرد، در دوران پسا جنگ سرد، به آرامترین منطقه دنیا تبدیل شد. فراتر آسهآن از ۱۹۹۷ (۱۳۷۶) به روند جدیدی را آغاز کرد که از آن به عنوان «آسهآن بعلاوه» یاد میشود و آن همکاری با سه کشور چین، کرهجنوبی و ژاپن است. این روند افزایش همکاری از ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) به هند، استرالیا، نیوزلند، روسیه و آمریکا هم تسری یافت.
اما این نهادسازی را باید همراه با فرهنگسازی و توجه به عناصر مثبت همکاری بخش منطقهای مورد توجه قرار داد. متخصصین امور آسهآن مجموعهای از هنجارهای فرهنگی و اجتماعی را در پایداری آسهآن مؤثر میدانند. یکی از آنها هنجاری است که در زبان اندونزی به مشاورت و مکافات شناخته میشود میباشد و آن مشورت بنیادی و اجماع سازی است. دیگری به تعبیر آمیتا آچاریا، ترکیبی از احتیاط، هم اندیشی، غیررسمی گرایی، عملگرایی، مصلحتاندیشی و چانهزنی غیرتهاجمی است.
مجموعه این ارزشهای فرهنگی که شناسایی و تقویت شده است، ذهنیت اعضای آسهآن در کنش و واکنش بین خود و همینطور در تعامل با دیگران را از ذهنیت همه یا هیچ و بازی با حاصل جمع صفر به سمت بازی با نتیجه مثبت برای همه سوق داده است. این فرهنگ جواب داده و در پایداری آسهآن مؤثر بوده است.
اما در کنار این پدیدهها، باید به واقعیت دیگری هم توجه داشت و آن ایجاد ظرفیت نظریهپردازی منطقهای و میدان یافتن نظریهپردازی است که به آسهآن هویت خاصی در منطقه و جهان دادهاند. مهمترین نظریهپرداز محبوبانی، دیپلمات و دانشور سنگاپوری است که دهها مقاله و چندین کتاب، در پردازش هویت آسهآن و فرموله کردن روش و تنش آسهآنی تولید کرده است.
در یکی از بهترین کارهای معاصر او میتوان به آخرین مقاله او در شماره آخر (مارس و آوریل ۲۰۲۳) مجله امور خارجی اشاره کرد که با عنوان «راه سوم آسیائی» نشان میدهد که کشورهای آسهآن در دام تنش آمریکا و چین نیافتهاند و با درایت این منش را در چارچوب منافع خود مدیریت کردهاند. او فراتر رفته و نشان میدهد که شیوه و روش آسهآن، برای کشورهای حوزه جنوب جهانمیتواند متضمن درسهایی باشد و جالب آنکه تأکید میکند،
در عصر نوین روابط بینالمللی در مجموع، کشورهای جهان سوم و یا جنوب جهانی، پختهتر از دوران گذشته، تنش بین قدرتهای بزرگ را مدیریت میکنند و این همان روح کنشگری و اعتماد به نفس است که بنیاد دیپلماسی منجمله دیپلماسی چندجانبه منطقهای در شرق آسیا را تشکیل میدهد.
منبع: خبرگزاری فارسمنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: منطقه ای شرق آسیا جنگ سرد آسه آن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۸۶۶۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اژدهای زرد در مسیر صلحسازی / بررسی نوع بازیگری چین در حوزه میانجیگری میان گروه های فلسطینی
طی روزهای گذشته چین، میزبان «عزام الاحمد» و «سمیر الرفاعی» به عنوان نمایندگان جنبش فتح و «موسی ابو مرزوق» و «حسام بدران» به عنوان نمایندگان جنبش حماس در پکن بود. در این نشست طرفین بر لزوم احیای کمیتههای مشترک خود و حل و فصل اختلافات و حملات رسانهای به یکدیگر به توافق رسیدهاند. در همین راستا شبکه المیادین در خبری اعلام کرد، هیأتهای حماس و فتح در پکن بر وحدت میان فلسطینیان با یکدیگر تاکید داشته اند بطوریکه دو گروه بر لزوم تشکیل دولت وفاق ملی موقت حین جنگ و پس از آن تاکید داشتند.
همزمان لین جیان سخنگوی وزارت خارجه چین دیروز در نشست خبری خود در پکن در جمع خبرنگاران با بیان جزئیاتی در این باره گفت: نمایندگان جنبشهای فلسطینی در پکن با یکدیگر رایزنی کردند و دو طرف بر ادامه روند گفتگو و تلاش برای دستیابی به وحدت در اسرع وقت توافق کردند.
دیپلماسی میانجیگری چین با فرایند صلح در خاورمیانه
چین اخیرا نقش فعال تری در بحران های بین المللی بر عهده گرفته و تا حدودی گوی سبقت را از کشورهای غربی در حوزه میانجیگری در بحران های بین المللی ربوده است. نمونه آن را می توان میانجیگری میان تهران و ریاض در سال گذشته میلادی عنوان کرد.
فاطمه محروق، کارشناس مسائل شرق آسیا و عضو هیئت علمی دانشگاه، در گفت وگو با قدس با اشاره به سابقه نقش آفرینی و میانجیگری چین در تحولات خاورمیانه به ویژه مسئله اختلاف و تنش اعراب و رژیم صهیونیستی، گفت: رفتاری که پکن طی ماه های اخیر به خصوص پس از عملیات طوفان الاقصی برای کاهش تنش در منطقه خاورمیانه در پیش گرفته جدید نمی باشد بطوریکه همواره دیپلماسی میانجیگری بهعنوان یکی از ارکان اصلی اهداف و اعمال سیاست خارجی چین در غرب آسیا مطرح بوده است و پکن خود را به عنوان یک نیروی صلحساز در معارضات و بحرانهای منطقهای همچون بحران افغانستان، سوریه، سودان، یمن، ایران و فرایند صلح اعراب ـ اسرائیل از سال 2004 مطرح ساخته است.
وی با بیان اینکه نیـاز روزافـزون چیـن بـه منابـع انـرژی و سـرمایه گذاری ها و مبـادلات بازرگانـی با کشـورهای ( غرب آسیا)، حاکـی از اهمیـت اقتصـادی این منطقـه در سیاسـت خارجی پکـن اسـت، افزود: چین به کشورهای خاورمیانه از گذشته نگاهی گسترده تری داشته و این کشور مناسبات اقتصـادی دو جانبـه، معـادلات چندجانبه در خصـوص حـل مسـایل سیاسـی ارائـه نقـش میانجی گـری را در منازعـات کشـورهای خاورمیانـه پیگیـری می کنـد. تا جایی که استراتژی صلح جویانه و میانجیگری چین منجر شده کشورهای منطقه نگاه مثبت و سازنده ای به حضور این کشور در منطقه داشته باشندو مناسبات گسترده ای با این کشور برقرار نمایند.
او با اشاره به میزبانی چین از نمایندگان جنبش اسلامی فتح و حماس در پکن، و نیز پیگیری این کشور برای آشتی نیروهای فلسطین بایکدیگر، گفت: رفتار پکن سابقه طولانی دارد چراکه همواره چین به دنبال نقش آفرینی بیشتر در خاورمیانه می باشد و برگزاری نشست نمایندگان جنبش های فلسطینی در پکن، در چارچوب سیاست خارجی چین محسوب می شود.
تغییر رویکرد پکن از انفعالی به فعالانه در منطقه
این استاد دانشکاه تاکید کرد: هم اکنـون چین به عنـوان یـک قدرت بـزرگ از راهبـرد انفعالی سـنتی خود به سـمت درگیـری فعالانه در بحران هـا و مناقشـات منطقه ای حرکت کرده اسـت و دسـت بـه سیاسـت های عملگرایانه می زنـد.رفتار این کشور در حل تنش های خاورمیانه به خصوص بحران غزه منجر شده حتی بیشتر کشورهای اروپایی از پکن حمایت نمایند.
محروق اظهار داشت: طی یک دهه گذشته چین دیپلماسی فعالی جدا از مسئله اقتصادی در منطقه خاورمیانه را دنبال می کند بطوریکه به پلتفرم های امنیتی و سیاسی جدیدی وارد شده است. گفتگوهایی مانند میانجیگری بین ایران و عربستان در سال گذشته، مدیریت چالش میان رژیم صهیونیستی و اعراب را می توان نام برد.
وی درپاسخ به این پرسش که ایالات متحده آمریکا به دلیل حمایت از رژیم صهیونیستی در جنگ غزه به شدت در جامعه بین المللی در تنگنا قرار گرفته، با توجه به این موضوع، آیا چین می تواند در مسئله غزه نقش آفرینی کند، گفت: باتوجه به گذشت بیش از 207 روز از جنگ غزه، واشنگتن حمایت های مالی، نظامی، تسلیحاتی و اطلاعاتی گسترده ای را از اسرائیل انجام داده است و همین مسئله منجر به تعارض میان این کشور و گروه های فلسطینی شده است اما چین با توجه به سابقه حضور خود در میانجیگری های منطقه، توانسته نه تنها میزبان نشست سران فتح و حماس در پکن باشد بلکه کشورهای اروپایی و منطقه نیز از نقش آفرینی چین برای برقراری صلح میان گروه های فلسطینی حمایت کنند.
او در پایان اظهار کرد: رابطه چین با طرفین درگیر در جنگ غزه خوب است و می تواند این کشور نقش خودش را در برقراری آتش بس تا حدودی ایفا نماید، این رفتار چین نشان دهنده تغییر رویکرد دیپلماسی اقتصادی به مسائل امنیتی و سیاسی می باشد.
سید حسین حسینی